خنده ی غنچه مرا یاد تو می اندازد
در دلم، خانه ای از نور خدا می سازد
بس تفاخر کند این باغ به صحرا و به دشت
که به یمن نفست، بر همگان می نازد
جامه ات سبز، چمن سبز، همه صحرا سبز
پرچمی سبز، به تکریم تو می افرازد
باغ، خندان و غزل خوان و زمین پر نعمت
همه ی دشت، به توصیف تو می پردازد
خنده ی سبز چمن زار، به هنگام بهار
به همه زَردی و هر سَردی و غم می تازد
مست و دل شاد، ز دیدار تو، هر رهگذری
به تماشای تو عالم دل و جان می بازد
شاعر : مصطفی معارف
- دوشنبه
- 28
- بهمن
- 1392
- ساعت
- 12:4
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
مصطفی معارف
ارسال دیدگاه