مرثیه می چکد از این غیرت انتحاری ات
بوی مدینه می دهد کوچه ی بی قراری ات
آمدی و قدم زدی لحظه ی سرخ باغ را
بیرق روضه ها شده پیرهنِ اناری ات
شعله رسید تا لب بال و پرِ سه ساله ها
پر شده از غمِ قفس حنجره ی قناری ات
نَقلِ هزار و یک شب و... وای چه کرده ای مگر؟
نَقلِ هزاره ها شده قصّه ی بردباری ات
خاطره ی اسیری ات، زمزمه ی سوارها
قافله در اسارت خاطره ی سواری ات
از دل ابرِ حادثه آمدی و به هم زده
آب و هوای شام را شرجیِ زخم کاری ات
در هیجان و همهمه سینه به سینه می رسد
خطبه ی فاطمیه و سبک علی تباری ات
مانده هنوز بر تن سرد و کبود نیزه ها
چشم ترِ رقیّه و غربت سرشماری ات
شاعر : مصطفی پور کریمی
- سه شنبه
- 6
- اسفند
- 1392
- ساعت
- 14:6
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
مصطفی پور کریمی
ارسال دیدگاه