روی دلها میشود غم بار بعضی وقتها
زندگی هم میشود غمبار بعضی وقتها
در هجوم دردها وقتیکه سینه بشکند
میکشی حتی نفس دشوار بعضی وقتها
شِکوه وقتی جای تشریک مساعی را گرفت
گریه مشکل میشود انگار بعضی وقتها
باورش سخت است اما میشود یک زن شود
با چهل نامرد در پیکار بعضی وقتها
منکر معروف را دیدند و همراهش شدند
حقِّ حق هم میشود انکار بعضی وقتها
عده ای در خانه ای هستند و بالا میرود
دود و آتش از در و دیوار بعضی وقتها
حال و روز بچه ها را سخت میریزد بهم
مادری که میشود بیمار بعضی وقتها
فضّه هم باشد کنارت باز هم بی فایده است
کار وقتی بگذرد از کار بعضی وقتها
بی هوا وقتیکه با شدت به پهلو میخورد
کار خنجر میکند مسمار بعضی وقتها
درد پهلوی شکسته ناله ای دارد که شب
میکند همسایه را بیدار بعضی وقتها
وای از این دنیا که زهرا بین کوچه میشود
روبرو با یک جنایتکار بعضی وقتها
وای از این دنیا که حتی حیدر از ناموس خود
میشود شرمنده در انظار بعضی وقتها
شاعر : مصطفی متولی
- یکشنبه
- 11
- اسفند
- 1392
- ساعت
- 5:10
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
مصطفی متولی
ارسال دیدگاه