مردم ِ شهر رسیدند ولی با آتش
آمده لشکر ِ ابلیس سراپا آتش
داشت از درد تنِ خانه به خود می پیچید
داد زد کوبه ی در وای خدایا آتش
درِ این خانه و آتش!؟چه خیالی دارند؟
جمع کردند در ِ خانهء دریا آتش
در خودش شعله زد و سوخت و خاکستر شد
با خودش گفت چرا خانهء زهرا آتش!؟
باز تکرار ِ همین قصه کمی آنسوتر
کربلا،روز دهم،خیمه و غوغا آتش
شاعر : محمد علی نقیب
- سه شنبه
- 20
- اسفند
- 1392
- ساعت
- 5:43
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محمد علی نقیب
ارسال دیدگاه