بستر شهادت
زبانحال امیرالمومنین (ع)
زمینه
(به سبك من با روی كبود و)
توی کوچه ، درست وقتی چشمات تو چشمای من بود
نانجیبا ، زدن با غلاف و نگفتن یه زن بود
من اگرچه ، تو کوچه نبودم چه خوب شد حسن بود
خدایا خدایا
پیشم بمون از پیش من نرو ، فقط بخاطر حسن نرو
فاتحه فاتح خیبر و ، بعد تو باید بخونن نرو
مگه تو حال بچه ها رو ندیدی ، ندیدی
چرا جواب مرتضی رو نمیدی ، نمیدی
******
تاب ندارم ، میشه با بارون چشات خو نگیری
شد که یکبار ، بیام خونه و تو ازم رو نگیری
فاطمه جان ، چه کارت کنم دست به پهلو نگیری؟
خدایا خدایا
کبوترشکسته پر نرو ، بی همسفر بیا سفر نرو
لا اقل این چند روز آخر و ، جون حسینت پشت در نرو
مگه تو حال بچه هارو ندیدی ، ندیدی
چرا جواب مرتضی رو نمیدی ، نمیدی
******
وای از اون دم ، که بیت خدا هم محل گذر شد
چند حرامی ، زدن با لگد محسن من سپر شد
هرچی که با ریا، منو فاطمم شد همون پشت در شد
خدایا  خدایا
بهار عمر من شدی خزون ، تازه عروسم شدی قد کمون
تورو خدا پاشو به مرتضی ، بگو هنوز سالمه بچه مون
مگه تو حال بچه هارو ندیدی ، ندیدی
چرا جواب مرتضی رو نمیدی ، نمیدی

شاعر : میثم میرزایی

دانلود سبک