• سه شنبه 18 اردیبهشت 03


شعر شام غریبان حضرت زهرا(س) -( بانگی زدند بر همه یا صبر یا صبور )

2811

بانگی زدند بر همه یا صبر یا صبور
آتش رسید بر در خانه بلا به دور
انگار واژه ها همگی جان گرفته اند
گویا دمیده اند دراین شهر نفح صور
درپشت درب خانه چهل مرد جنگی و
آنسو بزرگ بانوی دین یک زن غیور
آتش زبانه می کشد و شعله می زند
برچهره ای که برده جلالت ز روی حور
اینجا مدینه است الهی که بشکند
دستی که رفت سمت در و فاطمه به زور
رفت از دل اهالی این خانواده تاب
صبری بده خدا به دل زار بوتراب
 چشمی بهم زدند و فضا غرق دود بود
چشمان کودکان علی مثل رود بود
تا حمله ور شدند به آن جایگاه وحی
بر روی حور، هاله ی رنگی کبود بود
این حیدر است نقش زمین یا که همسرش
درکارزار جنگ چه وقت سجود بود
هم تازیانه بود و غلاف و از قبیل
اصلاً هرآنچه  برهمه در می گشود بود
محسن که سقط شد همه جا سوت و کور شد
آهی کشید فاطمه و گفت زود بود
 فضه بیا مدینه شد آوار بر سرش
 ای کاش بود موقع این حمل مادرش

شاعر : رضا دین پرور

  • چهارشنبه
  • 28
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 12:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران