• سه شنبه 15 آبان 03


شعر مرثیه حضرت زهرا(س) -( خودت که جان علی صاحب الزمانی تو )

2642

نمی شود دو سه شب بیشتر بمانی تو ؟!
خودت که جان علی صاحب الزمانی تو
هنوز سنی نداری که قد کمانی تو
ببخش خیر ندیدی از این جوانی تو
چقدر زود سراغ تو آمده پیریت
حلال کن که شدم باعث زمین گیریت
اگر دوام بیاری زمانه برگردد
دوباره فصل بهار و جوانه برگردد
بمان که خنده دوباره به خانه برگردد
به موی زینب مان باز شانه برگردد
بیا و دست بکش از دعای همسایه
بیا و فکر خودت باش جای همسایه
قرار این نبود پیش مرگ من باشی
بلند شو که باز مادر حسن باشی
چقدر زود فکر زینب و کفن باشی
چرا برای حسین فکر پیروهن باشی !
بلند شو که نشستن به تو نمی آید
بلند شو که شکستن به تو نمی آید
اگرچه مثل زنی خانه دار می مانی
اگرچه پای علی آزگار می مانی
ولی بعید شده اینکه یار می مانی
چرا که مثل من و ذوالفقار می مانی
بمیرم اینکه تن تو به درد سر افتاد
بمیرم اینکه تن تو به پشت در، افتاد
چه کرده با سر و ابروت دست نامحرم
چقدر مانده به پهلوت دست نامحرم
شنیده ام که به بازوت... دست نامحرم
زمین خوردی و بر روت دست همسایه ...
***
... اگرچه دوست ندارم بری، برو، اما
قرار بعدی ما قتله گاه، عاشورا

 

شاعر : فرشید یار محمدی

  • پنج شنبه
  • 7
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 5:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران