• دوشنبه 5 آذر 03


شعر بستر شهادت حضرت زهرا(س) -( ای کعبه دلم، اول امام من )

3337
2

 ای کعبه دلم، اول امام من
ای عشق فاطمه، مولا أبالحسن
بنشین کنار من، یک لحظه یا علی
نزدیکتر بیا، بینم تو را علی
با تو بهشت بود، نُه سال زندگی
در زیر سایه ات لبریز بندگی
این سینه ام شده،  ظرف محبتت
نُقل دهان من    حرف محبتت
بودن کنار تو ، بوده سعادتی
از من ندیده ای ،هرگز خیانتی
یک عمر دیده ای ،همراهی مرا
هرگز ندیده ای   کوتاهی مرا
من بی اجازه ات، آبی نخورده ام
شکر خدا از این ،فیضی که برده ام
از هر چه غیر تو ،مولا گریختم
تا بود جان مرا، پای تو ریختم
دستان فاطمه در خانه پینه زد
بر داغ غربتت  دستم به سینه زد
لبهای دشمنت ،با خطبه دوختم
پای ولایتت، ساختم و سوختم
آقا دعای خیر، بهر بتول کن
کم بوده زحمتم ، کم را قبول کن!
گریه برای من، در کل سال کن
زحمت دگر بس است، آقا حلال کن
از درد پهلویم،با تو نگفته ام
این چند ماه را،راحت نخفته ام
آن روز پشت در ،از عشق دم زدم
در کوچه از پی ات،در خون قدم زدم
روزی که ضربه از، مسمار خورده ام
از بعد آن شبی،صد بار مرده ام
ای نور چشم من  زینب بیا بیا
ای همدم دلم ، ای اشک بی صدا
ممنونم از تو که ، گرم دعا شدی
شرمنده ام اگر  ، بهرم عصا شدی
این درد نیمه شب ، بیشتر ز  حد شده
من را ببخش اگر ، خواب تو بد شده
بار غم مرا، بر دوش می بری
فردا تویی که در،این خانه مادری
این روز آخری  گفتم کمی سخن
دادم به دست تو ،حالا سه تا کفن
در بُهت چشم تو  باران نم نم است
مشمار اینچنین، آری یکی کم است
زینب بیا دمی  تا روضه خوان شوم
تا گرم نوحۀ ، تشنه لبان شوم
یک روز می رسد ،در دشت کربلا
گُل می کند سری، بر روی نیزه ها
اینجا به سینه ام ،گر میخ در زنند
فردا به سینه ها تیر سه پر زنند
 

شاعر : مجتبی شگریان همدانی

  • دوشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 6:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران