آنکه ناموس علی را زده ، ناموس نداشت
ذرّه ای از زدن فاطمه افسوس نداشت
یاسِ پژمرده چرا ضربۀ تکراری خورد
در و دیوار مگر ضربۀ معکوس نداشت
می زد و با عَصبیّت به علی می خندید
ناجوانمرد مگر رحم به قاموس نداشت
فضه را خواند در آن معرکۀ سخت که هیچ ...
مادر و خواهر و یک محرم و مأنوس نداشت
غنچۀ لِه شده را گرچه علی خاک کند
از در سوخته خون را چه کسی پاک کند
شاعر : محمود ژولیده
- شنبه
- 16
- فروردین
- 1393
- ساعت
- 16:9
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محمود ژولیده
ارسال دیدگاه