هر کجا نام تو بردیم فقط سوخته ایم
سوختن را ز سراپای تو آموخته ایم
غزلی گرم به یاد نفس سوزانت
روز و شب زمزمه کردیم که دل سوخته ایم
گفتنی های تو را هرچه که می شد گفتیم
رازها را به دل سوخته اندوخته ایم
هر کجا مجلس غم خوانی تو بر پا بود
خون دل ریخته از دیده و افروخته ایم
غم پهلوی تو در سینه ی ما عقده شده
چشم را بر فرج منتقمت دوخته ایم
شاعر : رضا رسول زاده
- یکشنبه
- 17
- فروردین
- 1393
- ساعت
- 6:57
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
رضا رسول زاده
ارسال دیدگاه