به کوی دوست رسیدن چه لذتی دارد
شراب عشق چشیدن چه لذتی دارد
کبوتران حرم با ترانه می گویند :
ز دام و دانه رهیدن چه لذتی دارد
پس از طواف دل انگیز خیمه ی سبزش
فراق یار ندیدن ، چه لذتی دارد ؟!
به غیر درد ، طلب از طبیب جان نکنیم
که درد عشق کشیدن چه لذتی دارد
سحر قرائت او را شنیده ای یا نه ؟
کلام نور شنیدن چه لذتی دارد
به جان دوست ، به صبح قیامت ای یاران
پی نگار دویدن چه لذتی دارد
چو یار هست کنارم ، جنان نمی خواهم
دل از بهشت بریدن چه لذتی دارد
شاعر : سید محمد میرهاشمی
- دوشنبه
- 18
- فروردین
- 1393
- ساعت
- 7:13
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
سید محمد میرهاشمی
ارسال دیدگاه