نام تو ورد زبانهاست اباعبدالله
سند بندگی ماست اباعبدالله
بی جهت نیست که اینقدر کرامت داری
مادرت حضرت زهراست اباعبدالله
چون عیان است چه حاجت به بیان،نام شما
سّر آرامش جانهاست اباعبدالله
بارها گفته ام و بار دگر می گویم
حرمت قبله دلهاست اباعبدالله
کربلا گفتم و افتاد هوایش به سرم
دیدنش آرزوی ماست اباعبدالله
حرفی از روضه رضوان نزنم اینجا چون
کربلا جنت اعلاست اباعبدالله
جای شک نیست که دردانه الله تو ای
از عنایات تو پیداست اباعبدالله
بوی سیب حرمت مستی دیگر دارد
چه شرابی ست که اینجاست اباعبدالله
شب جمعه حرمت سینه زنی می چسبد
شور با نام تو غوغاست اباعبدالله
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست
سّری از عالم بالاست اباعبدالله
راه بندان ورودی حرم می گوید
زائری غرق تماشاست اباعبدالله
به زمین خورده ای اما بخدا تا به ابد
علم توست که بر پاست اباعبدالله
هرکسی می شنود در دل خود می گوید
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
شاعر : یاسر رحمانی
- چهارشنبه
- 27
- فروردین
- 1393
- ساعت
- 14:24
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
یاسر رحمانی
ارسال دیدگاه