باز افتاده به دل شور وشعف
تیرعاشق به گمان خورده هدف
خوانم از گوهر در بطن صدف
ازجوانمردی سلطان نجف
کیست جز او به خدا اهل نظر
« ها علی ٌ بشرٌ کیف بشر »
عشق بی نام علی سوزان است
نام او فلسفه ی توفان است
تیغ در دست علی برّان است
اولین تک یل در میدان است
می زند بر دل کفّار شرر
« ها علیٌ بشرٌ کیف بشر »
دل بی حب علی طاهر نیست
نام او را نبرد شاکر نیست
مست مولا نشود زائر نیست
هرکه مدحش نکند شاعر نیست
می درخشد به جهان مثل قمر
ها علیٌ بشرٌ کیف بشر »
اولین زائر او آدم بود
خادم مادر او مریم بود
میوه ی قلب و دل خاتم بود
هرچه گفتیم زمدحش کم بود
کیست دریای عبادات سحر
« ها علیٌ بشرٌ کیف بشر »
این چه صیدیست که در دام علیست
باز هم تشنه لب از جام علیست
طائر خسته دل بام علیست
ذکر هر روز وشبش نام علیست
می رسد بردل عشّاق خبر
« ها علیٌ بشرٌ کیف بشر »
من و دوری زتو آقا هرگز
دوری از دامن زهرا هرگز
نوکری جز تو به مولا هرگز
عاشقم غیرتو آیا ؟ هرگز
میکنم سینه برای تو سپر
« ها علیٌ بشرٌ کیف بشر »
منّتی داده خدا بر کعبه
میشود با تو برابر کعبه
سینه چاک تو شد آخر کعبه
می برد نام تو رادر کعبه
میوه ی باغ نبی داده ثمر
« ها علیٌ بشرٌ کیف بشر »
شاعر : مجید قاسمی
- چهارشنبه
- 27
- فروردین
- 1393
- ساعت
- 15:37
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
مجید قاسمی
ارسال دیدگاه