بر عرش و زمین شمس درخشان آمد
از جانب مکه بوی ریحان آمد/
در قلب جهالت یک تشعشع از نور/
از بهر هدایت سوی انسان آمد
/از هیبت و نامش،طاق کسری لرزید/
بر آدمیان دلیل و برهان آمد/ب
ا تیر نگاهش،قرص ماهی را شکافت/
بی پرده بگویم خود فرقان آمد
/ناخواند کتاب و مکتبی نیز نرفت/
لیکن همه کار بر وی آسان آمد/
رب گفت بخوان نام خداوندت را/
او گفت به چشم و قصه پایان آمد/
او آمد و خلق را ز گمراهی راند/
کوهی ز بلا به سوی شیطان آمد/
ای 'منتظر' خفته به خواب غفلت
/برخیز و ببین علت قرآن آمد
شاعر : سید رضا فتوحی
- چهارشنبه
- 27
- فروردین
- 1393
- ساعت
- 16:15
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
سید رضا فتوحی
ارسال دیدگاه