تا بوسه ي خنجري به حلقوم نشست
بر نیزه، سر امام مظلوم نشست
تنها نه فقط میان رگ هاي حسین
آن نيز ، به قلب امّ كلثوم نشست
***
چه رازي از دل پاکت شنیدند؟
درون روح بی تابت چه دیدند؟
که زیر سایه ي ا مّ المصائب
تو را اخت المصائب آفریدند
***
آن زینب او، عزیز مردم شده است
این فاطمه اش، ملیکه ي قم شده است
افسوس ! كه نام « امّ كلثوم » فقط
مانند مزار مادرش، گم شده است
شاعر : قاسم صرافان
- یکشنبه
- 7
- اردیبهشت
- 1393
- ساعت
- 13:53
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
قاسم صرافان
ارسال دیدگاه