• دوشنبه 3 دی 03

 مهدی نظری

غزلی زیبا در شهادت مظلومانه امام موسی الکاظم از مهدی نظری -( کاش از او خبری را به پسر می بردند )

2867
4

کاش از او خبری را به پسر می بردند
که برای پدرش خون جگرمی بردند
همه از غصه زندان بلا بی خبرند
لااقل کاش به معصومه خبر می بردند
کاشکی عطر سلام سحر دختر را
بانسیم سحری سوی پدر می بردند
پیرمردی که خدارا به نظر می آورد
سجده برخاک درش اهل نظر می بردند
گریه اش بوی مناجات علی را می داد
فیض از گریه او شام و سحرمی بردند
آسمانهاوزمین چشمه و ابر و دریا
روزی خویش از این دیده ترمی بردند
ساق پایش ترکی داشت که هی وا می شد
بازهم حمله به او داس وتبر می بردند
بعضی اوقات لگدها همه باهم محکم
حمله ای را سوی پهلو وکمر می بردند
تامناجات سحرگاهی او قطع شود
با زن فاحشه ای حوصله سر می بردند
بازشد چون درزندان همه باهم دیدند
از کبوتردوسه تا تکه پر می بردند
آنقدر روضه در خواند که بعداز مرگش
بدنش را بروی تخته در می بردند

شاعر : مهدی نظری

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 21:25
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران