چون گشودند زهم دفتر دانائی را
زمزمه کرد ملک نغمۀ شیدائی را
کرد پُر ،نور خدا این شب رؤیائی را
تاببیننـــد همه جلــوۀ زیبـــائی را
را هانفی گفت در رحمت حق واشده است
خلقت روی علی اکبــر لیــلا شده است
این گل سرخ که رخسارۀ احمد دارد
خال برگونۀ خود ،ابروی ممتد دارد
رنگ و بو از چمن گلشن ایــزد دارد
صورت وسیرت خود را زمحمد دارد
همه گل ها بنشتنــد به نظـــارّۀ او
تا که بابا بزند بوسه به رخســارۀ او
شاد شد قلب همه از دل خرسند حسین
شد زمین محو جمال گل دلبند حسین
آسمان مات شد از چهرۀ فرزند حسین
مثل غنچه زده لبخند به لبخند حسین
او لیلا همه دم غنچــۀ خــود می بوید
با حسین بن علی شکر خدا می گوید
مادر افکند نظر تا به مه دلجویش
دید یک هالۀ نوری به رخ نیکویش
که گل انداخته از بوسۀ بابا رویش
بوسه زد بر رخ او کرد چو غنچه بویش
گفت ای نوگل من، یوسف لیلا هستی
بهتر ازمــاه شب عیــد تو زیبـا هستی
خوبرویان جهان محو جمالش هستند
باکمالان نه همین مات کمالش هستند
عرشیان باخبر ازقدر وجلالش هستند
فرشیان عاشق دیدار وصالش هستند
بنگرد هـرکه ورا جلــوۀ ســرمد دیده
هم علی اکبر و هم روی محمّـد دیده
در وجودش زازل روح عبادت دیدند
روی پیشانی او نور سعادت دیدند
درقد و قامت اوشور قیامت دیدند
قدسیان دردل او شوق شهادت دیدند
شادی وغم شب میلاد علی درهم شد
غم چو آمد طرب وشوق ومسّرت کم شد
کاش ما آینه دار گُل مولا باشیم
همه جا آبروی اهل توّلا باشیم
ای «وفائی» همه آسوده به فردا باشیم
گرمحبّان علی اکبر لیلا باشیم
هــرکه در راه خــدا با علی اکبـــر باشد
روز محشــر همــه جا با علی اکبر باشد
- پنج شنبه
- 15
- خرداد
- 1393
- ساعت
- 15:3
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه