• دوشنبه 3 دی 03


اشعار محرم -( خونه ها مون سیاهپوشه،بازم چشما اشک خون میباره )

1661
0

خونه ها مون سیاهپوشه،بازم چشما اشک خون میباره
سردرخونه ی مجنون، یه شوری از داغ لیلی داره
روی بالا ترین بیرق ، به خط نور اسم  علمدار
نمردم تا دیدم ،هلال ماه غم  
شب جمعه اشکم ، شد از داغت زمزم
روا کرده مولا ،هلال ماه غم  
شب جمعه اشکم ، شد از داغت زمزم
روا کرده مولا، با امین زهرا
همه حاجات ما ، همه سینه زنها  
ای کی حا جت داره ای کی سر گردونه ای کی بی درمونه وای
ای مجیب المضطر ،ای عزیز حیدر ،ای شهید بی سر وای
(وای غریب مادر وای غریب مادر وای غریب مادر وای)2
کوچه پس  کوچه دلها رو ، نسیم عطر بیرق هابرده
هرکی تو عا لم ازاد است،به ارباب ما ایمان او رده
عالمی از مریضارو ،شفا میده هرکی تربت خورده  
دل ما این شب ها]تو بازار ،تو بازار عشقه
همش مثل رویاست ،همش کار عشقه
محاله برگرده ،کسی دست خالی
ای کی تنها  مونده ای  کی قلبش خونه ای کی  بی سامونه وای
ای پناه دل ها ای  دوای درد ها ای  امید اخر وای
ای کی حاجت داره  کی سر گردونه  ای کی بی در مونه وای
ای مجیب المضطر ، ای عزیز حیدر ،ای شهید بی سر وای
( وای غریب مادر  وای غریب مادر غریب مادر وای)2
(شیعه غوغا میشه  وقتی، واسه اربابش مشکی می پوشه )2
(مثل قبله نما میشه ،همه پرچم ها سمت شش گوشه ) 2
سمت اون کربلایی که (هنوز از گودالش خون می جوشه)  2
ازت ممنونم من، که مهمونم کردی  
بهت مدیونم من ، که مجنونم کردی
با این شور حالم ، ایشالله امسالم  
غروب عاشورا کنار گودالم
ای چشمامون خون شد ای دلامون  پر زد
ای شه بی لشگرای سر بی پیکر  ای شفیع محشروای
(وای غریب مادر  غریب مادر وای  غریب مادر )2  

 

  • چهارشنبه
  • 11
  • تیر
  • 1393
  • ساعت
  • 5:11
  • نوشته شده توسط
  • سبحان

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران