سوی تو می دوند سوار و پیاده، مست
هم راه مست، قافله ها مست ، جاده مست
دیدم که در میانه ی میخانه عالمی است
حتی شراب مست، سبو مست ، باده مست
شاعر به وقت گفتن شعر از دو چشم توست
از حال رفته، از نفس و پا فتاده ، مست
کار غزل به شرب مُدامت ردیف شد
حتی ردیف قافیه ها را نهاده مست
پلکی زدی و کار جهان روبه قبله شد
کعبه به دور توست، بدون اراده ، مست
در کوچه ی قرار تو بند آمده است راه
در ازدحام ، هرچه نبی ، ایستاده مست
یوسف دوید و پیرهنش را درید و گفت:
زیباترین پدیده کنون روی داده مست
افعال درهمند، تو هستی و بوده ای
فعل مضارع مست، و ماضی ساده مست
حُسن از نگاه مست تو اول شروع شد
خورشید زیر پلک تو محو طلوع شد
مولا حسن ، کرامت دریا، حسن حسن
حیدر حسن، دوباره ی بابا حسن حسن
پیغمبر مجدد این خانه مجتباست
موسی حسن، شکوه مسیحا حسن حسن
اصلا خدا کشید صفات کمال را
از ابتدای نام خودش تا حسن ، حسن
بابا شدن چقدر می آید به بوتراب
مادر شدن به فاطمه اش با حسن،حسن
روزی که هست یوم یفر من الاخیه
امضا نموده دفتر ما را حسن ، حسن
ای سفره دار شهر مدینه ، جناب فضل
ما را بخر به خاطر زهرا حسن ، حسن
اصلا حسین هم حسنی می شود اگر
جای حسین ، ذکر شود یا حسن حسن
ای آبروی قافیه ی شعر من ،حسن
شیرین شده است بیت من از این حسن حسن
مارا برای عشق تو آدم درست کرد
از خاک زیر پات مرا هم درست کرد
مارا خدا برای همین خانواده بود
از اولش گدای مُسَلَّم درست کرد
مارا شبیه بی کس و کاران روزگار
اما تو را ستاره عالم درست کرد
تاکه خودش به صورت موجود رو شود
از روی خویش، رَبِّ مُجسم درست کرد
از روی طرح چشم تو مهتاب را کشید
آن هم نه عین چشم تو، مبهم درست کرد
از نور روی گونه ات آهسته جمع کرد
خورشید را به لطف تو کم کم درست کرد
از انتهای رد تو یوسف جوانه زد
از ابتدای فضل تو حاتم درست کرد
صلح تو را بهانه تاریخ کرد و بعد
یک جلوه اش گرفت و محرم درست کرد
از یک سبوی بازدمت جرعه ای چکاند
بهر مسیح عیسویان ، دَم درست کرد
باگوشه ای ز داغ تو انگار می شود
صد مقتل شبیه مُقرم درست کرد
در روضه ها به نام تو ضرب المثل زدند
وقتی سخن ز قاسم و حرف از عسل زدند
ذکر دوام بر لب عُبّاد ، یا حسن
ذکری که مادرش بشود شاد، یا حسن
هوهوی ذوالفقار جمل ، دم گرفته است
هر صبح و شام، نعره و فریاد یاحسن
رمز عروج حضرت عیسی به کائنات
ورد لب تامی زُهّاد ، یاحسن
حیف است ، حیف، صحن تو جارو نمی کنند
غیر از نسیم صبحدم و باد ،یاحسن
اصلا مدینه بی حرمت،بی قواره است
وقتی که نیست قبر تو آباد یا حسن
صحن عتیق مشهد و ایوان طلای آن
اصلا صفای پنجره فولاد یا حسن
حالا عراق و شام تو را درک می کنند
با قصد شوم فرقه جلاد یاحسن
سادات فاطمی ز شما محترم شدند
«حتی نوادگان تو صاحب حرم شدند»
- شنبه
- 21
- تیر
- 1393
- ساعت
- 13:50
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه