اذون ِ آخر علیه ، گرفته قلب ِ آسمونا
دلشوره داره دل ِ زینب ، دعا می خونه برا بابا
قدم قدم به سوی مسجد میره
شده به سمت آسمونا خیره
دل ِ علی دیگه ز دنیا سیره
خدا خدا علی غریبه
علی علی علی علی ، یاحیدر
******
این شب ِ آخره که مولا ، به روی دوشش نون و خرما
به کوچه کوچه های کوفه ، می بره واسه ی یتیما
یکی یکی خونه ها رو در میزد
غریبونه به یتیما سر میزد
خون ِ دل ُ به دیده ی تر میزد
خدا خدا علی غریبه
علی علی علی علی ، یاحیدر
******
حتی یه روزم این زمونه ، با مرتضی وفا نداشته
خدا میدونه عمر شصت سال ، چه داغی رو دلش گذاشته
آروم آروم اشکای اون بارونه
انا الیه راجعون می خونه
آخه دلش از بی وفایی خونه
خدا خدا علی غریبه
علی علی علی علی ، یاحیدر
******
به پشت ِ در میون ِ کوچه ، زخم ِ دل ِ علی نمک خورد
یادش اومد توی مدینه ، جلو چشاش زهرا کتک خورد
نفس نفس میزد گلش رو خاکا
دستاش و بسته بودن اون نامردا
سی سالِ كه میسوزه قلب مولا
خدا خدا علی غریبه
علی علی علی علی ، یاحیدر
شاعر : حسین رحمانی
- سه شنبه
- 24
- تیر
- 1393
- ساعت
- 5:16
- نوشته شده توسط
- علی
- شاعر:
-
حسین رحمانی
ارسال دیدگاه