مثل اربابم آقایی ندیدم
بهتر از کربلاش جایی ندیدم
خنکای دلم اسم حسینه
اسم به این با مسمایی ندیدم
آواره ی حرم کجا داره بره
نخریش به کجا سر بذاره بره
نوکرت توبه کرده و رام تو شد
تو نذار راه کج رو دوباره بره
کربلا کربلا کربلا کربلا
********
نوکری پای این دستگا می ارزه
خداییش گنبد طلا می ارزه زیارتنامه خوندن توی صحنش به سفر دور این دنیا می ارزه چی بگم از هوای عجیب حرم
حس گریه کنای غریب حرم
همه روزای هفته فدای فقط یه شب جمعه و بوی سیب حرم
کربلا کربلا کربلا کربلا
********
زمین ریخته می و سبو شکسته ست تو حرم تنگ آرزو شکسته ست پیرهن خونی و ابرو شکسته ست
روضه خون مادر پهلو شکسته ست
گل سرسبدی و سرت رو زدن
بال پر زدنی و پرت رو زدن
ظهر روز دهم غرق خون شدی و
عصر روز دهم دخترت رو زدن
کربلا کربلا کربلا کربلا
********
شاعر : مظاهر کثیری نژاد
- چهارشنبه
- 25
- تیر
- 1393
- ساعت
- 11:57
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
مظاهر کثیری نژاد
ارسال دیدگاه