برای تو بسه یه قطره آب
نده با گریه هات منو عذاب
توی خیمه هامون دیگه قحطه آبه
روی صورت تو اشکای ربابه
کاشکی یه کم بارون بباره، علی علی علی
رفته عمو که آب بیاره، علی علی علی
واااای وااااای
چشاتو روی من علی نبند
به جای گریه هات یه بار بخند
تشنگی بمیرم از لبات می باره
مادرت عزیزم دیگه شیر نداره
کوفی چرا حیا نداره، خدا خدا خدا
شیش ماهه که گناه نداره، خدا خدا خدا
واااای وااااای
خدا میدونه که جون منی
داری رو دست من جون می کنی
لالایی می خونم با دلی که زاره
طاقت سه شعبه حنجرت نداره
پیش چشای مادر تو، علی علی علی
میره رو نیزه ها سر تو، علی علی علی
واااای وااااای
- یکشنبه
- 19
- مرداد
- 1393
- ساعت
- 13:52
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه