می آید از ره کاروان درد وبلا حسین حسین
زمکه عازم شده سوی کربوبلا حسین حسین
بچه و همسر همه مهمان حسین اند
کل ملائک همه گریان حسین اند
وای وای وای وای
**************
جوان ترینها جعفر وعون واکبر است حسین حسین
زینب به فکر حرف زهرای اطهر است حسین حسین
زینب من جان من و جان حسینم
کربوبلا وعده که مهمان حسینم
وای وای وای وای
**************
بردار و عباس مشک خود را که بچه ها حسین حسین
تشنه نمانند بی زبان ها به بین راه حسین حسین
میگه سکینه عموجون دلشوره دارم
فکر ربابم میشه گهواره نیارم
وای وای وای وای
شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان
- چهارشنبه
- 22
- مرداد
- 1393
- ساعت
- 13:24
- نوشته شده توسط
- علی
- شاعر:
-
علی اکبر لطیفیان
ارسال دیدگاه