باز چشمان دو عالم شده گریان حسین
سینه ی ارض و سما گشته پریشان حسین
باز بر گوش فلک روضه ی او می خوانند
آتشی هست به دل از غم سوزان حسین
پرچم بزم عزا ، سینه زنی گشته به پا
باز دنیا شده یکسر همه از آن حسین
باز عالم همگی بر سر خوان کرمند
ریزه خوارند دو دنیا همه از خوان حسین
دردمندان دو عالم همه در جوش و خروش
همگی دربه در دارو و درمان حسین
روز محشر بخدا بی سر و سامان نشود
هر دلی را که بود بی سر و سامان حسین
زیر این خیمه ی ماتم ز خدا می خواهیم
دست ما را برسانید به دامان حسین
***
خواهری گفت به صد ناله و افغان که مزن
خیزران را تو دگر بر لب و دندان حسین
شاعر : ناصر شهریاری
- یکشنبه
- 11
- مهر
- 1395
- ساعت
- 6:11
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
ناصر شهریاری
ارسال دیدگاه