دوختم چشم به اشراق نگاهت بانو ســــــوختم در تب ابیات پر آهت بانو
مىکشد صـافى ایمان نمازت دل را تا ســــروش مــلکوتى پگاهـت بانــــو
واژهها دل به تو دادند اگر بســتانى عرش مبهوت در ادراک نگاهـت بانــــو
باز تا آبى افلاک غزل خــواهم گفت یک ضریح آینه جارى است به راهت بانو
این غزل مبهم برخورد دو بال است بدان هر کبوتر بچه محتاج پناهت بانــو
شاعر : صالح محمدی امین
- سه شنبه
- 4
- شهریور
- 1393
- ساعت
- 6:46
- نوشته شده توسط
- علی
- شاعر:
-
صالح محمدی امین
ارسال دیدگاه