کاش یه شب جمعه آقا کرب و بلات باشیم از زائرات باشیم
شب تا سحر دم ضریح پایین پات باشیم از زائرات باشیم
چون خاک پاتیم ما فدایی هاتیم ما
در این آستانه، ملک پاسبان (تویی شهریار و من از نوکران)2
(امیری حسین و نعم الامیر)2
بی پرده هر کی عاشغهامشب به راز من سوز و گداز من
ذکر تو تعقیبات بعد هر نماز من سوز و گداز من
باز اومدم هیئت،فقط برا بیعت
(در این آستانه، ملک پاسبان)2 (پناهنده هستیم، حسین الامان)2
(امیری حسین و نعم الامیر)3
کاش عاقبت تو خاک کربلا بمیرم من عبد امیرم من
تا در جوار رحمتت آروم بگیر من عبد امیرم من
(خودت به من گفتی، منو پذیرفتی)2
(در این آستانه ملک پاسبان)2 (اسیر تو گشته زمین و زمان)2
- شنبه
- 8
- شهریور
- 1393
- ساعت
- 8:43
- نوشته شده توسط
- محمد
ارسال دیدگاه