شاعر نشسته بین صحن انقلاب تو
صحنی که دارد چشمه های روشن وجاری
هرگوشه اش یادآور شعریست طوفانی
شاعر چه دارد غیرمضمون های تکراری
****
من کودک گمگشته ی دیروز این صحنم
بیزارم ازامروزخود بسیاربیزارم
کار من از آهو گذشته ضامن آهو
دیروز کفتربودم و امروزکفتارم
****
افتاده ازاسبم ولی براصل خود هستم
بوی خوش بال و پرم را خوب میفهمم
تا آسمان هم پرکشم سوی تو می آیم
فواره ی حوض حرم را خوب میفهمم
****
ازلطف تو یک پیرپالان دوزهم گاهی
دارد خبر از ماورا و ماورایی ها
من شک ندارم گوشه چشمی از شما آقا
میسازد ازهر عاشقی شیخ بهایی ها
****
مست زرشک و نقل بازار رضا هستم
شاید همین سهم من از هشت آسمان باشد
ترسی ندارم ازکفن وقتی ببینم که
خط دعای روی آن با زعفران باشد
****
احرام بستم بار دیگر پاک ومعصومم
حج فقیران هستی و من مست میقاتت
دیروزهایم گم شده دراین حرم حالا
بایدبگیرم بچگی را ازاماناتت...
شاعر : محسن کاویانی
- یکشنبه
- 16
- شهریور
- 1393
- ساعت
- 1:51
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
محسن کاویانی
ارسال دیدگاه