• دوشنبه 3 دی 03


شعر شهات حضرت فاطمه زهرا(س),(رسیده شب همه غیر از دو جشم من خوابند)

5124
1

رسیده شب همه غیر از دو چشم من خوابند
دوباره پهلو و بازو و دیده بی تابند
دوباره درد گرفته همه وجود مرا
دوباره غم زده بوسه تن کبود مرا

 

نه دست تا که زنم شانه موی زینب را
نه پا که خانه بگیرم زغصه در صحرا
نه دیده تا که ببینم رخ حسینم را
به بر چگونه بگیرم دو نور عینم را
زپا فتاده ام امشب بگیر اجل دستم
قسم به اشک  حسینم که رفتنی هستم
به یاد کوچه و سیلی چو بید لرزانم
به اشک شاهد کوچه دگر نمی مانم
زضرب سیلی دشمن ز پای افتادم
قسم به غربت مولا به کوچه جان دادم
اگر چه گل ولی از جور خصم پژمردم
نبود لطف و مرامش تمام هستم شد
میان کوچه غربت عصای دستم شد
اگرچه دیده اش ابری و سینه اش پر درد
چه بی صدا و صمیمی به خانه ام آورد
شاعر سید محمد جوادی

 

  • پنج شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 6:0
  • نوشته شده توسط
  • محمد کاظم زاده

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران