• دوشنبه 3 دی 03


شعر مادر -( وقتی خدا می خواست انسان جان بگیرد )

3760
7

وقتی خدا میخواست انسان جان بگیرد
مادر شدی تا خلقتش سامان بگیرد
مادر شدی آغوش گشتی عاشقانه
تا بوسه ات برگونه ام باران بگیرد
روی زمین باید کسی خورشید میشد
تا گرمی و عشق و صفا دامان بگیرد
باید دو دست مهربان مثل خداوند
ایثار میشد تا جهان پیمان بگیرد
ایمان و عزت ریختی در آیه ی نور
تا آفرینش از لبت قرآن بگیرد
مادر شدی تا از شکوه نام پاکت
دریای هستی واژه ی انسان بگیرد
آری خدا میخواست کل آفرینش
از نام تو مادر همیشه جان بگیرد
بی شک دعای مادران اعجاز دارد
مادر دعا کن غصه ها پایان بگیرد
مادر دعا کن در مسیر زندگانی
دنیا مسیرش را کمی آسان بگیرد
آغوش تو عطر بهاران دارد و یاس
بگذار مادر بوسه ات باران بگیرد

شاعر : اکرم بهرامچی

  • شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 9:7
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران