آقا شنیده ام جگرت شعله ور شده
بی کس شدی و ناله ی تو بی اثر شده
پیش حسین سرفه نکن آه کم بکش
خون لخته های روی لبت بیشتر شده
یک چشم خواهرت به تو یک چشم بین طشت
طشت مقابلت پر خون جگر شده
از ناله هات زینب تو هول کرده است
گویا که باز واقعه ی پشت در شده
وای از مصیبت تابوت و دفن تو
وای از هوجم تیر و تن وچشم تر شده
می گفت با حسین ابالفضل وقت دفن
این تیرها برای تنش دردسر شده
موی سپید و کوچه و تابوت و زهر و تیر
دوران غربت حسن اینگونه سر شده
یک کوچه بود موی حسن را سپید کرد
یک اتفاق بود که او را شهید کرد
- یکشنبه
- 30
- شهریور
- 1393
- ساعت
- 8:57
- نوشته شده توسط
- مسعود اصلانی
ارسال دیدگاه