#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#روضه
یک گوشه ای نشسته ای و زار میزنی
با حال زار مشت به دیوار میزنی
گریه امان نمیدهدت رو به راه شوی
کابوس کوچه دیده ای و جار میزنی
یاد رخ کبود گل یاس میکنی
بر روی خویش ضربه بسیار میزنی
با یاد چادری که لگد شد چه میکنی
بغض گلوی خویش سر دار میزنی
هر شب بساط گریه و آهت به خانه هست
پشت دری و نعره به مسمار میزنی
یادت نمی رود وسط کوچه ها چه شد
از سینه ناله های شرر بار میزنی
دیگر تمام شد غم و اندوه کوچه ها
دیگر تمام شد غم چون کوه کوچه ها
- پنج شنبه
- 24
- مهر
- 1399
- ساعت
- 19:48
- نوشته شده توسط
- محمد حبیب زاده
- شاعر:
-
محمد حبیب زاده
ارسال دیدگاه