آسمان دلم ، مانده در ماتم و عزا
نور چشم رضا ، می شود عاقبت فدا
قاتلش زهر کینه ها
بین ماتم فتد ز پا
واغریبا واویلتا
******
قاتلش پشت در ، می کند هلهله به پا
او به ناله زند ، مادر قد کمان صدا
یاد رخسار نیلی است
بر دلش داغ سیلی است
واغریبا واویلتا
******
کام عطشان کند ، یاد صحرای کربلا
بر لبش زمزمه ، نام ارباب سر جدا
تشنه لب بین شور و شین
ذکر او می شود حسین
واغریبا واویلتا
شاعر : محمد مبشری
- چهارشنبه
- 2
- مهر
- 1393
- ساعت
- 8:59
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
محمد مبشری
ارسال دیدگاه