مباهات
زهراست،یادگاری نوری خدای من
خورشید صبح و ظهر و غروب سرای من
پرواز می کنیم از این خانه تا خدا
من با دعا فاطمه او با دعا من
ما نور واحدیم-نه-فرقی نمی کند
من جای او بتابم ویا او به جای من
مست تجلیات خداوندی همیم
من با خدای اویم و او با خدای من
یک طور حرف می زند انگار بوده است
در ابتدای خلقت و در ابتدای من
من افتخار می کنم اینکه در عالمین
زهراست مادر همه بچه های من
ربوده خواب از چشم تمام عافیت جویان
در این شب های غربت،ناله زاری که من دارم
برایت می سرایم نیمه شب اندوه مولا را
تماشایی است شبها سرشاری که من دارم
سید مهدی حسینی
- شنبه
- 19
- فروردین
- 1391
- ساعت
- 3:58
- نوشته شده توسط
- جواد
ارسال دیدگاه