کوچه برای مادرمان پر خطر شده
آتش گرفته قصه ی ما، پر شرر شده
وقت عبور مرد لجوجی نشسته بود
رفتن از این میانه پر از دردسر شده
بهر نجات جان علی از هجوم شهر
دیدم که باز بال و پر او سپر شده
باید که بین کوچه کمی احتیاط کرد
زیرا که کینه های عدو بیشتر شده
خاک میان کوچه گرفته شمیم یاس
جارو تمام کوچه ز اشک پسر شده
نیلی، شکسته، خونی و خاکی و بی رمق
در کوچه ها کبود، قرص قمر شده
مرآت کبریا وسط کوچه ها شکست
خاک عزا و ماتم کوچه به سر شده
باید عبور کرد به زودی ز کوچه ها
کوچه برای مادرمان پر خطر شده
شاعر : وحید ولوی
- پنج شنبه
- 4
- آبان
- 1396
- ساعت
- 6:18
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
وحید ولوی
ارسال دیدگاه