به خدا عمه جون
شمشیر مجتبی منم
یار خون خدا منم
عباس خیمه ها منم
(رها کن دستمو)
این خواهش دل منه
این صحنه قاتل منه
روخاکا حاصل منه
وااای (ببین عبدالله،چه پریشونه)
(عموی خوبم،غرق در خونه)
(چطوری عمه)،ببینم تنهاست
تنها و بی کس،بین اون اعداست
میرم تا قتلگاه،(بسوی این سپاه)
بی یارو یاوره،یه بی گناه
جانم عمو حسین۳
********
به خدا خسته ام
جون دادن آرزوی من
تنها مونده عموی من
افتاده روبه روی من
چی میبینم خدا
چندین نفر به (یه) نفر
واویلا مونده بی سپر
عمه هی میزنه به سر
واااای (میون) گودال،هی میره از حال
می بینم از دور،پیکر پامال
(دل بی تابم،نداره سامون)
(تن بی جونش،شده غرق خون)
(از غصه ی عمو)(قلبم شده)حزین
(افتاده از رو) اسب،روی زمین
جانم عمو حسین۳
********
نزن ای بی حیا
خنجرتو به حنجرش
داره می بینه خواهرش
که (غرق) خونه پیکرش
به خدا بی کسه
رحمی به حال دخترش
ای وای زخمی شده سرش
کو علمدار لشگرش
وااای می باره چشمام،یکه و تنهام
به عمو جونم،سپره دستام
شده قبر من،به روی سینش
اومده یادش،غم دیرینش
یاد مدینه و،زخمای سینه و
انگار که مادرو،میبینه و...
جانم عمو حسین۳
********
شاعر : میلاد قبایی
- جمعه
- 11
- مهر
- 1393
- ساعت
- 8:45
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
میلاد قبایی
ارسال دیدگاه