سرت به نیزه بنده – روی لبات لبخنده
از تو هستم علی جان – تا قیامت شرمنده
غرق عزا و غرق محنم
دیدنیه علی ، جون کندنم
خدارو شاکرم روی نیزه
خوابی نمی بینی میزننم
گرفتنت ازم مفتی
یه بار کاش ، مادر می گفتی
یه وقت از رو نی نیفتی
(لالا علی اصغر لالا)
الهی بشم فدات – هنوزم خشکه لبات
نمیری از خاطرم – توگوشمه گریه هات
رفته آرزوهام همه بر باد
نمیره غمت تو هیچ وقت از یاد
خیلی دوست داشتم یه روزی علی
ببینمت تو لباس دوماد
حالا منم و تنهایی
برات به رسم شیدایی
میخونم مادر لالایی
(لالا علی اصغر لالا)
شاعر : رضا رسولی
- دوشنبه
- 28
- مهر
- 1393
- ساعت
- 10:53
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
رضا رسولی
ارسال دیدگاه