سال ها گریه کن ِ حضرت زهرا هستم
از ازل معتکف هیئت زهرا هستم
چشم بارانی من هدیه شده از مادر
مورد مغفرت و رحمت زهرا هستم
با همه بار گناهی که به گردن دارم
باعث درد و غم وزحمت زهرا هستم
این عزاداری ما رفع بلا خواهد کرد
چون که تحت نظر دولت زهرا هستم
فاطمیه شب و روزش غم و اندوه من است
نوحه خوان ِ همه ی غربت زهرا هستم
کوچه و پنجه ی زهرا و کمربند علی
جذبه ی حیدری قدرت زهرا هستم
وای از پشت در و میخ در و آتش و دود
زخمی جلوه ی یک همت زهرا هستم
از علی گفت و فدای دو ید حیدر شد
متعجب شده ی غیرت زهرا هستم
آن قدر سخت قدم زد که علی می گوید
غصه دار کمر و قامت زهرا هستم
علی از چادر خاکی گلش می نالد
که زمین خورده ی این عفت زهرا هستم
شاعر: محسن نصراللهي
منبع: حدیث اشک
- چهارشنبه
- 23
- فروردین
- 1391
- ساعت
- 7:21
- نوشته شده توسط
- جواد
ارسال دیدگاه