صورت نوزاد و که دیدی؟ که چقدر لطیفه
دقت نکردی به قامتش ؟!!! وای چقدر نحیفه
اگه یه وقت تابش نوری اذیت کنه چشاشو
همش با مشت کوچیکش می ماله دیده هاشو
اگه بترسه تو سکوت تکون میده پاهاشو
وای! مجسم بکن توی هلهله کشید تیر و از چله حرمله
درست زد هدف توی اون فاصله
وای! رو دست باباش یک دفعه لرزید با تیر سه شعبه سرش چرخید
خدایا گوشش تا گوشش برید
علی لای لای لای علی لای لای 3
نیمه ی این روضه این بود و نیمه ی دیگه مونده
چه دستی پای حسین و تا پشت حرم کشونده
همین که داشت خاکا رو می کند ارباب ما با خنجر
دور از چشای شامیا برای دفن اصغر
یه دفعه یه صدا اومد صدای آه مادر
وای! چیکار میکنی شاه مظلومم نریز خاک روی طفل معصومم
دیگه من از این غنچه محرومم
وای! بذار که ببینم دو چشماشو دو چشمای مثل مسیحاشو
بگیرم خاک روی پلکاشو
علی لای لای لای علی لای لای2
شاعر : رضا تاجیک
- سه شنبه
- 6
- آبان
- 1393
- ساعت
- 14:15
- نوشته شده توسط
- علی
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه