فدای تو میشه جونم که کار عاشق همینه
دیگه گودال پر از خون گرفته بوی مدینه
عمو جون با تو تا آخر هستم
عمو جون که از عشق تو مستم
عمو جون تو موج خون نشستم 2
بذار که زخماتو بند بیارم منی که یک دست بیشتر ندارم
وصیت کرده بابام رو سینت، سر بذارم
عمو جون عمو حسین من 4
سراپا احساس و غیرت توی رویای شهادت
عجب توفیقی دارم من شدم مشغول برائت
اسیری اسیر نیزه دارا
غمینی غمین خیمه ی ما
غریبی به پیش چشم زهرا 2
میخوام که بگیرم توی دنیا من انتقام سیلی زهرا
عموجون تا که آروم بگیره، قلب بابا
عمو جون عمو حسین من 4
باید که پرپر بشم من برا تو یاور بشم من
یه نذری کردم تو خیمه شبیه اصغر بشم من
عمو جون نبردت دیدنیه
عمو جون لبت بوسیدنیه
تو گودال عجب سینه زنیه 2
خدا میخواست من حاجت بگیرم دیدی قسمت شد پیشت بمیرم
نوشتند اسمم رو تو شهیدات، ای امیرم
عمو جون عمو حسین من 4
شاعر : بهمن عظیمی
- چهارشنبه
- 7
- آبان
- 1393
- ساعت
- 12:58
- نوشته شده توسط
- علی
- شاعر:
-
بهمن عظیمی
ارسال دیدگاه