خواهرت بازم به کربلا رسیده
برگشته امّا با قامت خمیده
هر جا رفتم همراهم بوده سر تو
خوب میدونی که زینب چهها کشیده
اومدم با کوه مصیبت ، اومدم از سفر غربت
بذارم سرمو رو تربت
حال منو میدونی ، شد این چشم بارونی
راویِ پریشونی
مظلوم حسین جانم
******
اومده زینب بالای مزار تو
آرزومه جون بدم در کنار تو
ای کاش میمُردم من امّا نمیدیدم
جون داده تو خرابه یادگار تو
میخونم با شیون و ناله ، از فراق اون گل لاله
امون از غصهی سه ساله
همراه منه روحش ، کشته منو اندوهش
اون پاهای مجروحش
مظلوم حسین جانم
شاعر : یوسف رحیمی
- شنبه
- 15
- آذر
- 1393
- ساعت
- 8:34
- نوشته شده توسط
- محمد
- شاعر:
-
یوسف رحیمی
ارسال دیدگاه