از تو ممنونم که بر ما سر زدی
سر به دختر پس چرا با سرزدی
پیکرت باشد کجا ای جان من
ایچنین بر جان من آذر زدی
بر یتیمان خرابه ای پدر
آمدی ونقشی از حیدر زدی
من شبیه مادرت زهرا شدم
سر به من نه بلکه بر مادر زدی
با سر ببریده ات ای ماه من
آتشی بر سینه خواهر زدی
مرغ جان دخترت بودی پدر
رفتی وبر عرش اعلا پر زدی
شاعر : اسماعیل تقوایی
- شنبه
- 22
- آذر
- 1393
- ساعت
- 8:55
- نوشته شده توسط
- برزخ
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه