• شنبه 3 آذر 03


اجر رسالت -( کار و بار دو جهان ریخت بهم غوغا شد )

3064
5

کار و بار دو جهان ریخت بهم غوغا شد
چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد

رفتی و خنده به کاشانه ی تو گشت حرام
رختِ مشکیِ یتیمی به تن زهرا شد

عهد و پیمان غدیرت به فراموشی رفت
حُکم بر خانه نشینیِ علی امضا شد

بعدِ تو حرمت کاشانه ی حق حفظ نشد
پای اولاد حرامی به حریمت وا شد

دخترت پشتِ در و... آتش و دود و مسمار...
خوب فرمانِ مودت به خدا اجرا شد

خبرِ پر زدن فاطمه، حیدر را کشت
چند باری به زمین خورد علی تا پا شد

روضه ها هست، بمانند... ولی عاشورا
تشنه لب شاه غریبی که تک و تنها شد

از بلندی فرس تا به زمین خورد شنید
صحبت از غارت معجر ز سر زن ها شد

زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا
منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد

داد زد زینب کبری: به روی سینه نرو...
گوش نحسش نشنید و قد مادر تا شد

سر او تا که جدا شد زره اش را بردند
زره اش هیچ... سرِ پیرهنش دعوا شد

خاتمش را ته گودال به دشمن بخشید
بار دیگر به خدا جود و سخا معنا شد

کاش انگشتری اش تنگ نبود... اما بود...
عاقبت نیمه ی سبابه ی او پیدا شد؟!

اجرِ پیغمبری ات بود که مردم دادند
ظلم هایی که پس از تو به ذَوِی القُربی شد

شاعر : محمد جواد شیرازی

  • یکشنبه
  • 30
  • آذر
  • 1393
  • ساعت
  • 3:39
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران