• دوشنبه 3 دی 03


قاسم بن الحسن -( با یک دل غمین که بسی داغ دیده بود )

1588
1

با یک دل غمین که بسی داغ دیده بود
خود را کنار پیکر قاسم کشیده بود
گلچیـن روز واقعـه در دشت کـربلا
هرگز گُلی به خوبی این گُل نچیده بود
معنـی شـد آن وداع و غُشـیً عَلَیهِمـا
گـریان داغ ایـن ثمـر نـارسیـده بود
بی خُود و بی زره که شدی راهی نبرد
أزرق مگر به روی مَه تو چه دیده بود؟
دیگــر کنـار جسم تـو یـاد مـدینـه ام
دیدم که نیزه پهلوی پاکت دریده بود
حتـّی نشـد سـر تـو بگیـرم بـه دامنـم
فرق سرت ز ضربت کینه چه دیده بود
حتی نشـد میـان عبـا جـا دهـم تـو را
سُمّ ستور بس که تنت را کشیده بود

شاعر : وحید دکامین

  • یکشنبه
  • 30
  • آذر
  • 1393
  • ساعت
  • 3:50
  • نوشته شده توسط
  • سایت امام هشت

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران