مسموم کینه شد ، غریب سامرا
فدایی حق شد ، چو مادرش زهرا
پسرش شده ، صاحب عزای پدر
گریه میکرد ، ز غصه های پدر
(دلش میسوخت ، ز ناله های پدر)2
خداحافظ ، بابای مهربون
خداحافظ ، ای یار بی کسون
خداحافظ ، به سر رسیده غم هات
(واویلا ، امان امان امان)2
واویلا ، امان امان امان ای
******
ای پسر فاطمه ، حجت ثانی عشر
زانوی غم گرفتی ، تو در عزای پدر
بعد بابا ، غریب و تنها میشی
آواره ی ، کوه و صحرا میشی
(خون جگر از ، اعمال ماها میشی)2
دعا کن تا ، خدایی شیم
دعا کن تا ، زهرایی شیم
شهید در راهت بشیم آقا جون
(واویلا ، امان امان امان)2
واویلا ، امان امان امان ای
شاعر : محمد مبشری
- سه شنبه
- 9
- دی
- 1393
- ساعت
- 6:47
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
محمد مبشری
رضا
سبک رو اشتباهی بار گذاری کردید در صورت امکان اصلاح بفرمایید
باتشکر رضا جمعه 27 آذر 1394ساعت : 15:37