عمریست بی قرار، به سر می بریم ما
بر این قرار تا نفس آخریم ما
همراز روضه ها و نوا خوان نوحه ها
دمساز سوز سینه و چشم تریم ما
ما را به سر هوای شهیدان بی سر است
از سر گذشته ایم چو بر این سریم ما
نام حسین محشر عظمای جان ماست
جان دادگان زنده ی این محشریم ما
محشر به پا کنیم به فریاد یا حسین
امروز لشگر شه بی لشگریم ما
ما را به دست پرچم صبر و بصیرت است
با عشق و شور همدم و همسنگریم ما
ما امّت نه دی و اهل حماسه ایم
مرد جهاد و همقدم حیدریم ما
حرف ولیّ ماست که “من انقلابی ام”
در راه انقلاب ز جان بگذریم ما
با طلحه و زبیر بگویید تا ابد
عمّار وار همنفس رهبریم ما
“الفتنهُ أشدُّ مِن القتل” خوانده ایم
هرگز ز جرم فتنه گران نگذریم ما
با فاتحان بدر ز سازش سخن مگو
امروز رهسپار دژ خیبریم ما
چشم انتظار منتقم آل مصطفی
چشم انتظار معرکه ی آخریم ما
- یکشنبه
- 14
- دی
- 1393
- ساعت
- 8:14
- نوشته شده توسط
- محمد
- شاعر:
-
محمد مهدی سیار
ارسال دیدگاه