او بضعه طاها بود او همسر مولا بود
او بهر پدر مادر او زهره زهرا بود
او عالمه دین بود روشنگر آیین بود
راوی احادیث و بانوی خدابین بود
او سیده وسرور بر جمله زنها بود
از بعد پدر افسوس درمانده وتنها بود
او عامل تنهای اخذ حق حیدر بود
آواره به هر کویی یاریگر همسر بود
دارای سفارشها از جانب طاها بود
لیکن به پس آن در آزرده ز اعدا بود
آن لطمه زن زهرا(س)یک فرد حرامی بود
در پستی وبد خویی یک جانی نامی بود
وقتی به پس آن در یا فضه نوایش بود
فریاد وفغانهایی در عرش خدایش بود
شرمنده ی او مسمار از ضربه به پهلو بود
فریاد پدرجانم آن دم به لب او بود
آنگه که رخ ماهش مضروب زسیلی بود
چشمان علی گریان بهر رخ نیلی بود
شاعر : اسماعیل تقوایی
- سه شنبه
- 23
- دی
- 1393
- ساعت
- 11:15
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه