صحبت از جنگ نيست، حرف از توست
تو كه با اينكه فاتح عربي
در حضور برادرت اينقدر
ساكت و شرمگين و با ادبي
صحبت از جنگ نيست، حرف از توست
تو كه وقت وصيّت پدرت-
از دم در جلو نميآيي
مادرت هم نشسته پشت سرت-
كه: عزيزم به حرمت زهرا(س)
تو عقبتر بايست تا بابا-
با جگرگوشههاي پيغمبر(ص)
رازهاي دل آشكار كند
عشق وقتي تو را صدا بزند
عشق وقتي تو را شكار كند
چون سواري كه خوب ميداند
اسب را كي، كجا مهار كند-
غيرتت را مهار خواهد كرد...
به تو و شرمگيني و ادبت
مادرت افتخار خواهد كرد!
تا صدايت نكردهاست پدر
به ادب ايستادهاي دم در
بيسبب نيست روز عاشورا
تا تو فرياد ميزني: مادر-
مادر بچههاي پيغمبر(ص)
به صدايت جواب ميدهد و
-باورت ميشود؟!- به دست خودش
به تو يك كاسه آب ميدهد و ...
...
چون خدا با غرور ميخواهد
به ملايك تو را نشان بدهد
دوست دارد كه گيسوانت را
باد بر نيزهها تكان بدهد!...
شاعر : پانته آ صفایی بروجنی
- دوشنبه
- 6
- بهمن
- 1393
- ساعت
- 11:21
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
پانته آ صفایی بروجنی
ارسال دیدگاه