آنکسی که شراب مینوشاند به شما در الست من بودم
اولین باده خور خود ساقی است، اولین مرد مست من بودم
در ازل نور او که شد پیدا، تا صدا زد: که این منم لیلا
اولین عاشقی که پیمان با لب پیمانه بست من بودم
روز خیبر که اهل منصب ها در فرارند پشت مرکبها
آنکه لرزاند پشت مرحب ها ذوالفقاری بدست من بودم
لرزه افتاد بر تن خیبر تا زدم داد: این منم حیدر
آنکه بر شانههای پیغمبر لات و عُزّا شکست من بودم
من علی از علی چه میدانی؟ من علی معنی مسلمانی
پادشاهی که کنج ویرانی با گدایان نشست من بودم
شاه عشقم نشسته بر صدرم، شیر احزاب و حیدر بَدرم
عالِمی که بلندی قدرم راه دل را نبست من بودم
یک نفر رد شد از دل دریا، دیگری مرده زنده کرد اما
سرو سبزی که بین این گلها از همه بهترست من بودم
عشق نسلی به نسل با من بود آدم از روز وصل با من بود
عالم از ذات و اصل با من بود تا جهان بود و هست من بودم
شاعر : قاسم صرافان
- پنج شنبه
- 9
- بهمن
- 1393
- ساعت
- 2:53
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
قاسم صرافان
ارسال دیدگاه