ای زاده ی زهرا جگرت میرود از دست
امروز که دارد پسرت می رود از دست
ای کاش که بالای سرش زود بیایی
گر دیر بیایی ثمرت می رود از دست
بد نیست بدانی ؛اگر از خیمه می آیی
با دیدن اکبر کمرت میرود از دست
افتادنت از زین پدرت را به زمین زد
برخیز و گرنه پدرت می رود از دست
برخیز که عمه نبرد دست به معجر
بر خیز به جان من و این عمه ات، اکبر
شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان
- سه شنبه
- 14
- بهمن
- 1393
- ساعت
- 3:57
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
علی اکبر لطیفیان
ارسال دیدگاه