صدای داد و فریاد/تو کوچه مون پیچیده
از بین آتیش و دود/ چی میبینم،مادر من ،
به خاک و خون غلطیده
*نفس زنون،به پشت در
فضه رو داشت صدا میکرد
قبل از اینکه،بابا بیاد
اوضاع و رو به را میکرد
*حسن دوید،به پشت در،
حسین به دنبال بابام
موندم کدوم ،طرف برم
داره می لرزه دست و پام
#وای مادر ۳#
بابامو که میبردن/طناب به دست نامردا
دیدم که مادر رو خاک/از پشت سر،و إن یکاد،می خوند برای بابا
*یا علی گفت،جونی گرفت
خودش رو تو کوچه کشوند
اون دستی که،به پهلو داشت
به شال حیدرش رسوند
*از هر کسی ،که بگذرم
من از قنفذ نمی گذرم
یه جوری با،غلاف زدش
از نفس افتاد مادرم ۲
#وای مادر ۳#
شاعر : عبدالله باقری
- دوشنبه
- 11
- اسفند
- 1393
- ساعت
- 6:45
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
عبدالله باقری
ارسال دیدگاه